چندی است، یک مزاحم دارم. یک مزاحم که در کارش (که آزار و دشنام است) بس جدی و کوشا است (تنها نکته مثبتی که از وی دیدم) فقط لازمه که یه پست توی این وبلاگ نیمهمتروک بنویسیم، شخصی که گویا غیر از اینترنت از طریقی دیگر هم مرا میشناسد، باران دشنام را بر من میباراند! و البته این آزارها از زمان انتخابات به این طرف خیلی خیلی شدید شدهاند.
رفتار این شخص که از قم الطافش را پرتاب میکند به حدی آزاردهنده است که حتی پستهای فنی گاهگدارم هم بینصیب نمیماند. اینکه سرزدنم به اینجا و نوشتنم در این حد کم شده است ناشی از همین موضوع است.
هر بار نشانی آیپیای که استفاده میکند را برای دسترسی به این بلاگ مسدود کردهام اما اهل فن میدانند که این کار چارهساز نیست.
این شخص خود را به نامهای مختلفی به من معرفی کرده. در یک دوره بحث از طریق ایمیل (زمانی که فکر میکردم میتوان با وی گفتگو کرد) خود را با نام دانشمند جوان سمپادی معرفی میکرد. یک سری بلاگ هم در همین رابطه داشت که در آن به صورت پیوسته از انجمن سمپاد انتقاد (و به برداشت من بسیار نابجا و ناحق) کرده بود.
تنها میتوانم بگویم استرسهایی که این شخص (حقیر، خودخواه، بیمغز و صد البته دگم) تابحال برای من ایجاد کرده زیاد بوده است اما از این به بعد قصد ندارم در بازی وی باشم.
از این به بعد آزادتر خواهم نوشت، هر چند بازگشت به روزهای آرمانی چندان ساده نیست …
یاد این مطلب افتادم
http://narenji.ir/3098
ممنون. مطلب خیلی خوبی بود.