با apt-get خراب چه کنیم؟

امروز با مشکل عجیبی برخورد کردم.
اومدم بسته ntp را نصب کنم که پیام داد به دلیل یه Dependency امکانش نیست. تعجب کردم. گفتم لابد سری قبل توی update، یکی از مخازن دانلود نشده یا خراب شده. پس رفتم سراغ apt-get update.
با اجرای دستور apt-get update ماجرا عجیب‌تر شد. تعدادی خطای Not found 404 برای بخشی از مخازن اصلی Debian روبرو شدم.
بررسی فایل sources.list و تغییر آن‌ها هم تغییری در نتیجه ایجاد نمی‌کرد.

تنظیمات ترتیب انتخاب نوع فشرده‌سازی فایل‌های Package هم راه بجایی نبرد.

دیگه داشتم ناامید می‌شدم که به خودم گفتم این که دیگه کار نمی‌کنه برم اساسی هرچی از این پکیج‌ها توی سیستم Cache شده را پاک کنم فوق فوقش لازم شد از یکی دیگه از سیستم‌ها فایل‌ها را بر می‌دارم.

اگه نمی‌دونید بدونید که فایل‌های package توی دبیان/ابونتو در مسیر /var/lib/apt/lists/ ذخیره می‌شوند و کنار کش فایل‌های deb نیستند.

بعد با دستور

find -type f ! -name lock -delete 

همه فایل‌های پکیج مونده توی سیستم پاک کردم.

بعد دستور apt-get update را اجرا کردم. به سادگی بدون مشکل اجرا شد و مشکل حل!

شاید بد نباشه هرازگاهی (بخصوص بعد از آپدگرید نسخه مثلا از Wheezy به Jessie یا تغییر mirror مورد استفاده) این پاکسازی را انجام بدین. پیش اومده که این فایل را که پاک کردم و دوباره apt-update زدم یه تعدادی فایل که از قبل مونده بوده و آپدیت نمی‌شده به لیست آپدیت‌ها اضافه شده.

اشتباه

هر چی بیشتر و بیشتر پیش می‌رم می‌بینم که چقدر اشتباه کردم که به محض فارغ‌التحصیلی وارد کاری مرتبط با رشته خودم نشدم. چقدر به خودم اعتماد نداشتم. چقدر به چیزی که می‌خواستم اعتماد نداشتم. چقدر چقدر چقدر …
الان می‌بینم که حتی اگه یک یا دو سال وقت گذاشته بودم برای رشته‌م و کاری که دوست دارم و داشتم همیشه، اینقدر زمان رو از دست نداده بودم. حتی اگه مجانی کار کرده بودم به نفعم بود و الان به هدفم رسیده بودم.
ولی در عوض وقتم رو توی سیستم آموزشی این مملکت تلف کردم که کوچک‌ترین پشیزی برای کسانی که دارن نسل آینده‌شو تربیت می‌کنن قائل نیست. شاید این مثال کمک کنه که عمق فاجعه رو بیشتر درک کنید. الان آقایی هست که در مرکز تحقیقاتی که من دارم داوطلبانه و پاره وقت می‌رم اون جا، از طرف یه شرکت خدماتی میاد برای نظافت. ایشون دیپلم داره و ماهی یک میلیون و چهارصدهزار تومن برای جاروکردن و تمیز کردن یه آزمایشگاه کوچیک و جمع‌وجور که دانشجوی چندانی هم توش رفت‌وآمد نداره می‌گیره.
از اون طرف در مدرسه‌ای که در دو سال آخر تدریسم می‌رفتم، معلم‌های دبستان که به جرأت می‌گم مهم‌ترین مقطع بچه‌ها از نظر رشد اجتماعی و تحصیلی هست، اغلب با مدارک لیسانس به بالا، بین هشتصد تا یک میلیون تومان حقوق می‌گرفتن. البته این مدرسه از نظر سطح اقتصادی متوسط بود. خیلی از اون معلم‌ها نه چندان برای دریافت مالی، بلکه برای استفاده مفید از وقت و دانش‌شون میومدن اونجا و لذت می‌بردن از کارشون. از جمله خودم. که اگر رشته‌م برام در اولویت نبود اونجا رو ترک نمی‌کردم شاید.
حیف واقعا حیف

البته حرف من این نیست که این بنده خدا الان زیاد می‌گیره. خط فقر ۴ میلیون تومنه و ایشون هم مستحق یه حداقل دستمزدی که زندگیش تأمین بشه هست. ولی به نسبت، یک معلم تحصیل‌کرده و دارای شغل حساس، خیلی کمتر از حدی که شایسته‌ش هست داره می‌گیره.
من نمی‌دونم این آقایونی که الان هی می‌کوبن بر طبل خانه‌نشینی زنان، اگر این زنان رو نداشتن که بدون حقوق و مزایا، حتی گاهی بدون بیمه، با حقوق پایین تو این مملکت زحمت نمی‌کشیدن و کار نمی‌کردن، چرخ این مملکت چجوری می‌چرخید؟ مملکتی که اگه این جوری پیش بره فاصله چندانی با ورشکستگی نداره.
خلاصه این که اگه این مطلبو می‌خونید سعی کنید کاری که دوست دارید رو زود پیدا کنید و وقتی پیدا کردید وقت‌تون رو با از این شاخه به اون شاخه‌پریدن تلف نکنید. کار جوهر آدمه. زن و مرد هم نداره.
هر جا کار هست برید اون جا. هر جا قدر کارتون دونسته می‌شه برید اون جا.

تردیدها کشنده‌اند

وقتی در خانواده‌ای سخت‌گیر رشد کرده باشی، به ندرت می‌توانی تعهد بدهی. چون همیشه از این که نتوانی به تعهدت عمل کنی می‌ترسی. چون ناخودآگاه عواقب عدم موفقیت در پایبندی به تعهدها برایت سنگین است. این ترس از عواقب در ذهنت کاشته شده و گرچه دانه کوچکی بیش نبوده است اما اکنون این دانه‌ی هیچ به درختی تنومند از توهم تبدیل شده است. این گونه است که همیشه می‌ترسی از دادن تعهد و همیشه لحنت دارای تردید است. تردیدی که کشنده است. آرزوها و موقعیت‌های پیشرفتت را می‌کشد. چون همیشه داری پیام می‌دی که من از خودم مطمئن نیستم. تازه وقتی به نسل بعد می‌رسی داستان زشت‌تر هم می‌شود. آنقدر به تو سخت‌گیری شده که نمی‌توانی مسئولیت سخت‌گیری هرچند هم ضروری به نسل بعدت را بپذیری. بنابراین سهل می‌گیری. گاهی بیش از حد سهل می‌گیری. و بعد نسلی را پرورش می‌دهی که هزاران فرسنگ با تو فاصله دارد. گاهی از دوری این فاصله آنقدر غمگین می‌شوی که می‌خواهی بروی زیر سنگ. بس که می‌بینی که چقدر نسبت به این نسل بی‌پروای راحتی‌طلب، بدبخت بوده‌ای.
و به همین راحتی افراط تفریط می‌آورد.
کاش همه‌مان جایی یاد می‌گرفتیم که انسان بودن و انسانی زیستن چه اندازه پیچیده و پر از جزئیات است.

راه‌اندازی IPv6 در شبکه محلی

توجه این نوشته کامل نیست و هنوز ویراستاری نشده است.

  • پیش‌نیازها:
    شما نیاز به یک IP ثابت از نوع IPv4 دارید که دسترسی به آن از سرورهای HE مجاز باشد.
    تست مجاز بودن دسترسی را می‌توانید از داخل پنل کاربری Tunnle Broker انجام دهید.
  • درخواست IPv6 برای سرور Debian از HE
    به نشانی https://tunnelbroker.net بروید، ثبت نام کنید. تونل بروکر اجازه ایجاد ۵ تونل به صورت رایگان به شما می‌دهد.
    بعد از ثبت IP ثابت شما هنگام خارج شدن از فیلد نشانی IP آدرس شما چک می‌شود و در صورت عدم دسترسی اعلام می‌کند.
    در صورتی که دسترسی مشکلی نداشته باشد باید سروری که تونل از آن ساخته می‌شود را انتخاب کنید. توجه داشته باشید سرورهایی را انتخاب کنید که زبان آن‌ها انگلیسی باشد وگرنه در هنگام کار کردن با اینترنت نسخه ۶ ممکن است سایت‌ها به صورت پیش‌فرض سایت محلی با زبانی غیر از انگلیسی به شما نمایش دهند.

بعد از انتخاب سرور می‌توانید از قسمت Example نمونه کانفیگ مناسب سیستم عامل خود را پیدا کنید.

  • راه‌اندازی تونل
    تنظیم‌های مناسب را از صفحه Example پیدا کنید. و روی سیستم خود اعمال کنید.
    برای اینکه دسترسی به DNS سرور با پشتیبانی از IPv6 داشته باشید می‌توانید از Cache DNS Server پیشنهادی HE استفاده کنید.
    آدرس شما با ::۲ تمام می‌شود.

تست کارکردن IPv6 روی سرور
برای تست از دستور ping6 google.com -n استفاده کنید. باید بتوانید این آدرس را Resolve و پینگ کند.
IPv6 گوگل ۲a00:1450:4005:80a::200e است. در صورتی که آدرس پیدا نشد پینگ آدرس را امتحان کنید.
در صورت عدم پینگ بجای ::۲ انتهای آدرس نسخه ۶ خود ::۱ بگذارید و امتحان کنید. در صورت عدم کارکرد تنظیم‌ها را بررسی کنید و مطمئن شوید از/به IP نسخه ۴ سرور تونل دسترسی به IP ثابت شما وجود دارد. همچنین دقت کنید تنظیمات را اشتباه وارد نکرده باشید.

در صورتی که فقط یک سیستم برای با IPv6 لازم دارید اینجا نقطه پایان کار است اما اگر می‌خواهید همه شبکه محلی شما بتوانند به IPv6 دسترسی داشته باشند دستور العمل‌های بعدی را پیگیری کنید.

درخواست /۴۸ از تونل بروکر:
برای هر تونل می‌توانید یک محدوده /۴۸ برای شبکه داخلی خود درخواست کنید. این محدوده به صورت پیش‌فرض فعال نیست.

تتنظیم IP روتر /۴۸ روی کارت شبکه شبکه داخلی
با اینکه شما به کل محدوده /۴۸ دسترسی دارید اما هر شکبه نهایی فقط می‌تواند از /۶۸ استفاده کند.
ابتدا نشانی ::۱/۶۸ را روی کارت شبکه‌‌ای از سرور اینترنت که به شبکه محلی متصل است تنظیم کنید. باید بتوانید از خارج از شبکه خود (مثلا ابزارهای آنلاین یا یک شبکه دیگر که دارای دسترسی به IPv6 است) بتوانید این نشانی جدید را پینگ کنید.
یک سری ابزار عیب‌یابی IPv6 در نشانی http://lg.he.net در دسترس است.

نصب radvd با توجه به /۶۴ بودن ساب‌نت انتخابی
با دستور apt-get install radvd ابزار توزیع IPv6 در شبکه محلی را نصب کنید.
فایل تنظیم‌ در نشانی /etc/radvd.conf قرار دارد. کافی است که ساب‌نت /۶۸ انتخابی را داخل آن تعریف کنید و سرویس را restart کنید.

سرویس networking یکی از دستگاه‌های داخل شبکه محلی را ریست کنید. در زمانی کوتاه باید نشانی IP نسخه ۶ را در محدوده انحصاری شما ببینید.
از این ایستگاه باید بتوانید از ping6 نشانی‌های نسخه ۶ سایت‌ها را ببینیند. تنظیم DNS سرور را فراموش نکنید.

نکته بسیار مهم: فراموش نکنید با راه‌اندازی IPv6 روی شبکه محلی همه دستگاه‌ها از خارج از شبکه محلی شما قابل مشاهده هستند. تنظیم فایروال ( ip6table ) را فراموش نکنید.

قرض و کفر چه به هم نزدیک است!

الحیاه / ترجمه احمد آرام، ج‏۴، ص: ۶۵۶

النّبیّ «ص»: أعوذ باللَّه من الکفر و الدّین. قیل: یا رسول اللَّه! أ تعدل الدّین بالکفر؟ قال: نعم.
پیامبر «ص»: پناه مى‏برم به خدا از کفر و قرض‏. گفتند: اى پیامبر خدا! آیا قرض را با کفر برابر مى‏شمارى؟ فرمود: آرى.

الإمام الصّادق «ع»: کاد الفقر أن یکون کفرا.
امام صادق «ع»: فقر به آن نزدیک است که بدل به کفر شود.
ابى سعید خدرى، وى مى‏گوید: از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم شنیدم که مى‏فرمودند:
پناه به خدا مى‏برم از کفر و قرض‏.
محضر مبارکش عرض شد: آیا قرض را معادل و در عرض کفر قرار مى‏دهید؟
فرمودند: آرى.

علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى، ج‏۲، ص: ۶۸۷

محمّد بن الحسن از محمّد بن الحسن الصفّار، از عبّاس بن معروف، از حسن بن محبوب، از حنّان بن سدیر، از پدرش، از حضرت ابى جعفر علیه السّلام نقل کرده که آن جناب فرمودند: هر گناهى را کشته شدن در راه خدا جبران مى‏‌کند مگر قرض که هیچ جابر و کفّاره‏‌اى ندارد مگر آنکه بدهکار آن را پرداخته یا رفیقش از جانب او پرداخت کند و یا صاحب قرض وى را ببخشد.
در زمان رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم مردى که بر عهده‌‏اش دو دینار قرض بود از دنیا رفت به‏ رسول گرامى صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم خبر دادند، آن جناب از خواندن نماز بر او امتناع فرمودند.
سپس امام علیه السّلام فرمودند: البته این عمل از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله به خاطر این بود که مردم برگرفتن قرض جرات پیدا نکنند نه این که واقعا دین و قرض حرام باشد چه آنکه رسول اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلم از دنیا رفتند و بر عهده‏‌اش قرض بوده و همچنین على علیه السّلام در حالى که قرض‏دار بودند شهید شدند چنانچه امام حسن مجتبى علیه السّلام با داشتن دین از دنیا رحلت نمودند و بالاخره حضرت سیّد الشّهداء وقتى شهید شدند بر عهده‌شان قرض بود.

ابو ثمامه نقل کرده که گفت: محضر مبارک حضرت ابو جعفر علیه السّلام رسیده و عرضه داشتم: فدایت شوم، من مردى هستم که مى‌‏خواهم ملازم مکّه شده و آن جا بمانم و بر عهده‌‏ام دینى است که صاحبش شخصى است از فرقه مرجئه چه مى‌‏فرمایید.
حضرت فرمودند: نزد دهنده قرض برو و صبر و تأمّل کن تا دین او را پرداخته آنگاه بدون این که بر عهده‌‏ات قرض باشد خدا را ملاقات کنى چه آنکه مؤمن خیانت نمى‌‏کند.

به کودک نداشته‌ام

امروز بالاخره تصمیم گرفتم حرف‌‌هایم را بزنم. حرف‌هایی که خودم با خودم مدت‌هاست مرو‌ر می‌کنم. سی و یک سالم هست. هنوز تو را ندارم. تو… ای فرزند نداشته‌ام.
تویی که بعضی فکر می‌کنند تا نداشته باشم‌ت لذت وجودت را نمی‌فهمم. تا مادر نباشم احساس‌م به تو را درک نخواهم کرد. نمی‌دانند که تو نیستی و من مادرت هستم. نمی‌دانند که در خنده‌های هر کودکی در خیابان تو را می‌بینم. نمی‌فهمند که گریه‌های هر نوزادی که به دنیا می‌آید شوق آمدن‌ت را در حنجره‌ام می‌لرزاند. در چهره‌ی شاگردهای کلاسم نقش تو را می‌بندم و در اجزای صورت پدرت می‌جویم‌ت.
تو نیستی و من مادر تمام کودک‌های به دنیا نیامده‌ام. و حتی به دنیا آمده‌هایش. وقتی پوست بر استخوان کودک سیاه آفریقایی می‌بینم و چشم‌های سبز درخشان دختر افغان در لباس‌های مندرس لحظاتی مسخ‌م می‌کند، از کجا معلوم تو نباشی که به من چشم دوخته‌ای. کودک‌م! نیامده‌ای و من از یک لحظه گرسنگی و اندوه‌ت می‌ترسم. تو نیستی که تا صبح بر بالین‌ت گریه کنم اما نخوابیده‌ام و شب تا صبح پیکر بی‌جان‌ت را در آغوش گرفته‌ام و سرتاسر کوچه و خیابان را دویده‌ام.
آری تو نیستی و من مادرم. فرزند نداشته‌ام… آب که می‌خورم به یاد توام. نفس که می‌کشم به یاد توام. لب پنجره که می‌روم، در خیابان‌های مرکز شهر که راه می‌روم، غذا را که گرم می‌کنم حتی. آخر فرزندم، آب نیترات دارد. اگر تو بیایی و به خاطر نیترات آب … زبان‌م لال. هوا پر از سرب است نازنینم. امواج پارازیت در فضاست. ماکروفر اشعه‌ش سرطان‌زاست. چه کسی می‌گوید که این‌ها دیگر وسواس بی‌خود است؟ مگر نمی‌فهمد؟ من مادرم. مادر کودک نداشته‌ام. محک نرفته است؟ کودک اوتیسم ندیده است؟ سقط نوزاد نشنیده است؟ حتی موهای کم پشت پسرک توی شهروند را هم ندید؟ نه ندید. این‌ها را فقط من دیدم. انگار فقط من می‌بینم. آن‌ها که چهارده‌تا چهارده‌تا می‌آورند و به امید خدا و کمک خیر بزرگ می‌کنند، نمی‌بینند. آن‌ها که پیش‌گیری برای پدر یازده ساله را مجاز نمی‌دانند، نمی‌بینند. انگار فقط من مادرم. اعتیاد را نمی‌بینند. آن‌ها تو را به چشم نمی‌بینند که در دنیای کودکانه‌ات هزار غم داری و هزاران سؤال. مادرجان! برای غم‌های‌ت هیچ ندارم. اما برای سؤال‌های‌ت هر روز به دنبال جواب‌م. هنوز نمی‌دانم اگر از من پرسیدی که چرا تو را به دنیا آورده‌ام چه جوابی بدهم.

صلح با دشمن

نامه امام علی به مالک اشتر:
هرگز صلحی را که از جانب دشمن پیشنهاد می شود و رضای خدا در آن است رد مکن که در صلح برای سپاهت آسایش و تجدید نیرو و برای خودت آرامش از هم و غمها و برای ملتت امنیت است . اما زنهار زنهار سخت از دشمنت پس از بستن پیمان صلح برحذر باش چرا که دشمن گاهی نزدیک می شود که غافلگیر سازد بنابراین دوراندیشی را به کار گیر و در این موارد روح خوش‌بینی را کنار بگذار اگر پیمانی بین تو و دشمنت بسته شد و یا تعهد پناه‌دادن را به او دادی جامه وفا را بر عهد خویش بپوشان و تعهدات خود را محترم بشمار و جان خود را سپر تعهدات خویش قرار ده زیرا هیچیک از فرائض الهی نیست که همچون وفای به عهد و پیمان مردم جهان با تمام اختلافاتی که دارند نسبت به آن این چنین اتفاق نظر داشته باشند

اولین درخواست من برای انتشار آزاد اطلاعات

همونطور که خبر دارین مدتی پیش بعد از چند سال، آیین‌نامه «قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» تهیه، تایید و اجرایی شد.

گردش کار و اطلاعات مربوط به فیلترینگ از جمله چیزهایی هستند که تابحال در موردش هیچ اطلاع واضحی منتشر نشده است.
به نظرم میشه از همین قانون استفاده کرد و درخواست انتشار اطلاعات مربوط به گردش کار سیستم فیلترینگ و لیست سایت‌های filterشده و دلیل فیلتر هر کدوم را درخواست کرد و بعد به صورت آزاد منتشر کرد.

کسی اطلاعی داره که دقیقا به کجا می‌شه این درخواست را داد؟ کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه؟ شرکت ارتباطات زیرساخت؟ وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات؟ شورای عالی فضای مجازی؟

آیا وکیلی هست که تمایل داشته باشه برای آماده‌کردن متن این درخواست همکاری کنه؟