نیروی انسانی ماهر

چند ماه آگهی دادیم واسه برنامه‌نویس php، یکی دو تا رزومه بیشتر نرسید. یه آگهی دادیم واسه مسوول پشتیبانی، خروار خروار رزومه افرادی که رفته بودند دوره‌های MCSE و CCNA و … رسید! و از همه جالبتر اینکه اغلب دانش‌آموخته دانشگاه آزاد بودند.
عجب دنیایی شده! به نظر می‌رسه این تب شبکه همه را گرفته!

آی ملتی که دنبال یاد گرفتن چیزی هستید برای کار کردن و پول درآوردن، موقعیت کاری برای برنامه‌نویس‌های خوب خیلی خیلی بیشتر، پایدارتر و بهتر از شبکه‌کارهای خوب است. از من گفتن، تو خواه پند گیر خواه ملال.

پ.ن. به نظر میرسه یکی از دلایل پیدا نشدن نیروی کار خوب بخصوص در زمینه نرم‌افزار همگانی شدن خروج متخصصین از ایران باشه. هر کی نگاه می‌کنی یا داره می‌ره یا می‌خواد بره 🙁

انسانی که می‌فهمید و سرزنده بود

وقتی صداش کردم که ازش لواشک بخرم، داشت پیاده می‌شد. خانوما صداش کردن. شاید برای کمک بهش. در جواب‌شون که گفتن داشتی مشتری رو از دست می‌دادی گفت: اشکال نداره این ایستگاه نشد ایستگاه بعدی. خدا روزی رسونه. بعد با خوشحالی‌ای که در فروشنده‌های مترو بخصوص بچه‌ها کمیابه در حالی که پول رو توی کیفش می‌گذاشت گفت باید بریزم‌شون تو حساب. با تعجب ازش پرسیدم تو حساب بانکی داری؟ گفت آره. هم مامانم برام می‌ریزه، هم بابام. خودمم وقتایی که مدرسه نمی‌رم می‌آم کار می‌کنم. بیکارم دیگه…!

او می‌خواست دوچرخه‌اش را به ماشین تبدیل کند. در عصر گیم نت و اینترنت و بلوتوث بازی. در عصری که بچه‌ها تا ۲۰ سالگی حتی یادشان نیست که می‌توانند کار کنند. این کودک ده سالش هم نبود. دلم می‌خواست ماچش کنم این انسان فهمیده‌ی سرزنده را.