کتاب خاطرات خانمی را خواندم. تفاوت زندگیاش، پیش و پس از انقلاب ۵۷ آدم را متحیر میکرد. و هزینهای که داده بود (در مبارزه قبل از ۲۲ بهمن ۵۷ و در جنگ هشت ساله). در حین خواندن گریستم.
نام کتاب «زیتون سرخ» بود.
آی آدمها، راه خود را پیدا کنید. متفاوت باشید
این ویدئو با زیرنویس فارسی در سایت TED موجود است.
من چهار سال قبل اینجا بودم، و یادم میاد، در اون زمان، سخنرانی هارو در اینترنت نمیگذاشتن فکر میکنم اونا رو در یک بسته به حضار میدادند در یک بسته DVD که افراد اونا رو توی قفسه میگذاشتند، البته هنوز هم همون جا هستند
(خنده حضار)
حقیقتش، یک هفته بعد از سخنرانی قبلی من… …کریس با من تماس گرفت و گفت: «میخواهیم که سخنرانی هارو تو اینترنت بگذاریم. اجازه میدهی که سخنرانی تو رو هم تو اینترنت بگذاریم؟» و من گفتم: «البته»
و چهار سال بعد، همان طور که گفتم، کسانی که اون را دیدند، کسانی که اون رو ذخیره کردن 4 میلیون نفر بودن خوب برای اینکه تخمین بزنم که کلا چند نفر سخنرانی رو دیدن، میشه این عدد رو تقریبا 20 برابر کرد. و همان طور که کریس گفت، برای ویدئوی من، یک عطشی هست.
(خنده حضار)
(تشویق)
… شما احساسش نمیکنید؟
(خنده حضار)
پس، تمام این برنامه مفصل برای این بود که… …من یک سخنرانی دیگه برای شما داشته باشم.
(خنده حضار)
اَل گور در کنفرانس TED در چهار سال قبل که من هم صحبت کردم در مورد بحران اقلیمی صحبت کرد. و من در پايان سخنرانی قبلی ام به آن ارجاع دادم. پس حالا میخوام از همون جا ادامه بدم. چون راستش اون دفعه فقط 18 دقیقه وقت داشتم. خوب، همون طور که میگفتم…
(خنده حضار)
می دونید اون راست میگه. منظورم اینه که به وضوح با یک بحران عظیم اقلیمی مواجهیم. و اگه مردم باورشون نمیشه، فکر کنم باید بیشتر بیرون بیان. (خنده حضار) ولی من باور دارم که یک بحران اقلیمی دیگه هم داریم، که همون قدر جدی است و همون منشأ رو داره، و ما باید با همون اضطرار با این بحران برخورد کنیم. و منظورم اینه .. شما ممکنه بگید «من خوبم. من یه بحران اقلیمی دارم؛ دیگه دومی رو نمیخوام» ولی این بحران، بحران منابع طبیعی نیست. گر چه منم باور دارم که بحران منابع طبیعی وجود داره، ولی منظور من بحران منابع انسانیه.
من عمیقا معتقدم، همون طور که خیلی از سخنرانها هم ظرف این چند روز گفتند، که ما خیلی کم از استعدادهامون استفاده میکنیم. خیلی از آدمها در تمام طول زندگی شون هیچ درکی ندارند که استعدادشون چی میتونه باشه، یا اينکه اصلا استعدادی به اون صورت دارند يا نه. من همه نوع آدمی رو دیدم که فکر میکنند در هیچ کاری مهارت ندارند.
در واقع، من آدمها رو به دو دسته تقسیم میکنم. جرمی بنتهام، فیلسوف معروف مطلوبيت گرا، یک بار به اين بحث را به شکل جالبی مطرح کرد. او گفت:«در جهان دو نوع آدم وجود دارند، کسانی که جهان را به دو دسته تقسیم میکنند و کسانی که نمیکنند» (خنده حضار) خوب، من تقسیم میکنم. (خنده حضار)
ادامه خواندن “آی آدمها، راه خود را پیدا کنید. متفاوت باشید”