گردگیری

دیدم خیلی وقته اینجا نیومدم. گفتم بیام یه دستی بکشم، خاکی بگیرم. مشغله به جای خود. دلایل دیگه‌ای هستن که باعث می‌شن کم‌تر به اینجا سر بزنم. مثل پرنده‌ای شدم که می‌دونم وقتی میام تو لونه‌ام به جای این که یه جای دنج داشته باشم برای استراحت با فاخته‌هایی روبرو می‌شم که تو لونه‌ی من تخم گذاشتن. صادق می‌گفت فاخته تو لونه‌ی پرنده‌های دیگه تخم می‌ذاره و وقتی تخم‌ش جوجه می‌شه تخم‌های پرنده‌ی صاحب‌لونه رو می‌ندازه پایین. حالا تا کی ما رو از لونه‌مون بندازن بیرون خدا می‌دونه. ولی خب. به هر حال ترجیح می‌دم مثل پرنده‌ای که از لونه‌ش ناامیده بی‌وقفه پرواز کنم و دلم خوش باشه که لونه هست. هنوز خراب نشده.
نمی‌دونم چرا آدم‌ها اصرار دارند که به دیگری بخورانند که اون‌ها درست می‌گن. بماند… اهمیتی ندارد. مثلا دوستی آمده با لحنی نه چندان مناسب به من می‌گه که «مغلطه نکن! هر وقت خودت مادر شدی، منتش رو سر بچه ات بذار و به مادر و بچه بقیه کاری نداشته باش» و الخ … اما اصلا به خودش زحمت نداده که فکر کنه خودش داره مغلطه می‌کنه و تو کار من دخالت می‌کنه. یکی نیست بهش بگه مرد مؤمن من این جا تو فضای خودم یه درددلی با خودم کردم. به تو چه … تو اصن مرد! اصن آخر آفرینش! تاج سر خلقت! بذار من به درد خودم بمیرم. به تو چه. اصن چه نیازی داری که من بگم مردا خوبن و زنا بد. شما که همه‌ی عالم رو گرفتین. از سر خیر این یه ریزه فضای مجازی بگذر بذار یه زن چس‌ناله‌ش رو بکنه. چیکار داری؟
بماند. نه حوصله‌ی بحث کردن دارم. نه انگیزه‌ی متقاعد کردن دیگری. فقط اینجا با خودم واگویه می‌کنم. قرار هم نیست با فحش و حرف و حدیث شما عقیده‌ی من عوض بشه.
اصل مطلب این که اومدم کشف اخیرم رو بنویسم:
تو روابط بین خودم و آدم‌های دیگه که نگاه می‌کنم می‌بینم هر چی آدم‌ها تقصیرشون تو جریانی بیش‌تر باشه کم‌تر حاضرن به خاطر مسئله‌ی پیش‌اومده عذرخواهی کنن. بیش‌تر که فکر می‌کنم می‌بینم تو سطح اداره‌ی مملکت هم همینه. روحانی مثلا میاد بابت شلوغی‌هایی که ملت تو گرفتن سبد کالا به خرج می‌دن عذرخواهی می‌کنه ولی بابت خیلی چیزای دیگه به روی خودش هم نمیاره در حالی که شاید در مورد اونا مسئول‌تر باشه. این یعنی هنوز ما مردم از بالا تا پایین خیلی مونده که «مسئولیت‌پذیر» باشیم و اینقدر بزرگ و غنی باشیم که مسئولیت اشتباه‌های بزرگ‌مون رو بپذیریم. تازه دیگران رو هم به خاطر پذیرش مسئولیت کارهاشون تقبیح می‌کنیم تا یه وقت نوبت به خودمون نرسه. ما مردم تک‌تک‌مون خیلی راه داریم تا خوشبختی …