اول هفته بود که این عکس را گرفتم:
و امروز صبح، پنج شنبه که بیدار شدم شهر این شکلی شده بود:
بعد یاد این شکوفه های درخت زردآلو کوچه مون افتادم که زیر این برف و توی این سرما چه اتفاقی براشون می افته. با اینکه از بارش برف خیلی خوشحال و شاد بودم دلم برای شکوفه ها و درخت ها سوخت.
طبیعت همه جورش قشنگ و دلرباست. چقدر خوبه که به اینها توجه داری خوش به حالت.
ایشالله کانون زندگیت همیشه پر شکوفه و سرزنده باشه …
پسرم
دوستت دارم
اتفاقا شکوفه های درخت گلابی هم تو خونه ما واشده اما امشب پس از پشت سرگذاشتن یک روز پر باران شب سردی داریم ایشالله سرما درختا رو اذیت نکنه.