برای من عجیبه که چطور افرادی ساختن ضریح با هزینههای هنگفت را به خریدن بخاری برای مدارس محروم یا ساماندهی مناطق زلزلهزده بیربط میدانند یا ترجیح میدهند؟ اخیرا پستی دیدم که توجیهش در این باره هزینههایی بود که در تفریحات خارج از کشور خرج میشود. اما مغلطهای که در این استدلال هست انگار از دید برخی پوشیده مانده است.
۱. مسأله اول این است که بخاری باید از جیب دولت خریده شود یا جیب ملت؟ یعنی وظیفه اشخاص است که به فکر مدارس باشند آن هم مدارس دولتی. یا افراد. در ثانی مگر پول دولت از جیب همین ملت در نیامده است؟ کسی که پولش را در سفرهای خارجی خرج میکند من باب این که پول را از راه حلال به دست آورده باشد و مالیاتش را هم پرداخت کرده باشد، باید پاسخگو باشد. اما با فرض درست بودن این دو مسئله دیگر نمیتوان از او بازخواست کرد که چرا به جای سفر خارج نیامدی بخاری بخری. البته که اگر این کار را بکند کار خیری انجام داده اما نمیتوان این را وظیفهی او دانست یا به خاطر عدم انجامش او را بازخواست کرد. بالاخص که معمولا ما این انتقاد را به خودمان وارد نمیکنیم. یعنی مثلا اگر من پولم را خرج چیز خاصی میکنم آن را برای زندگی خودم واجب میدانم اما اگر در زندگی کسی مخارجی ببینم که از نظر من ضروری نیست به آن ایراد میگیرم که این یک مشکل فرهنگی است و از آن میگذرم.
۲. خریدن ضریح برای امام حسین بسیار طبیعی است که «تنها نمادی» از هزینههای غیرضروری است نه تنها مصداق آن. درست نیست که هر کسی کوچکترین اشارهای به ائمه کرد از حب ایشان به حرف حق او بتازیم. کسی خدای نکرده با امام حسین (ع) مشکلی ندارد. مسئله این جاست که ضریح برای ایشان چقدر ضروری بوده؟ و در کنارش این را هم من شخصا اضافه کنم که در بسیاری مدارس اخیرا تحت عنوان «هوشمندسازی» تعداد زیادی دستگاه کامپیوتر و غیره و غیره اضافه شده است بدون اینکه پیشتر بستر کاربردشان فراهم شده باشد. در حالی که هنوز آن عده از معلمانی که در این مدارس مشغول به کار هستند آشنایی کافی با طرز استفاده از این امکانات ندارند و هزینهی مضاعفی هم باید بشود که این عزیزان آموزش ببینند. تازه اگر تا آن موقع دستگاهها به خاطر بلااستفاده بودن و خاکخوردن خراب نشده باشند. خب اگر هزینههای کشور به صورت منطقی و فکرشده توزیع میشد این مشکل پیدا نمیشد. هر دستگاه پروژکتور بلااستفاده در هر مدرسه معادل حداقل دو بخاری در روستا هست اگر بیشتر نباشد.
انتقاد ما به این هزینه کردنهای نامتعادل هست. نه این که چرا ضریح برای امام ساخته شده. ۳. به علاوه همین بودجهای که برای ضریح و تجهیزات و غیره خرج میشود هم از جیب ملت درآمده و مردم حق دارند نظر بدهند که ترجیح میدهند کجا خرج شود. از خود شما که منتقد انتقادهای ما هستید میپرسم: اگر در طول سال مثلا ۲۰۰ هزار تومان مالیات داده باشید و از شما بپرسند که میخواهید کجا خرج شود ضریح برای امام حسین را انتخاب میکنید یا بخاری برای یک مدرسه را؟ اگر منظور حب امام است بفرمایید ضریح بیشتر ما را به امام نزدیک میکند یا بخاری؟ خود امام حسین به کدام راضیترند؟ چرا رضای ما از رضای ایشان باید جدا باشد؟ چرا دوستداشتنهایمان از انتظارات امام از ما فاصله دارد؟
البته این را هم اضافه کنم که این مملکت آنقدر پول دارد که اگر درست خرج میشد هم مدارس بیبخاری نمیماندند هم هر سال! ضریح تازه میشد ساخت. اما حیف که …