استفتائات۲

پیرو نوشته‌ی پیشین با نام استفتائات۱:

دفاعیه: بنده را به اموری متهم نموده‌اند دوستانی، علیرغم سپری شدن ایامی چند، چند کلامی را یادآور شدن لازم می‌دانم. ۱. ربط این مطلب با موضوع آقای توکلی که بسیار برای بنده محترم می‌باشند این بود که طعنه‌ای را متوجه حرکات زشت عمال حکومتی نظیر فجایع کهریزک و انتشار عکسی از آقای توکلی با نیت تحقیر ایشان، نموده باشم، نه خدای نکرده قصد توهین به این عزیز شجاع و دربند. در واقع اشاره‌ی من به این موضوع بوده که این آقایان بنا بر ذهنیات ناقص خودشان، راهی بهتر از این نیافته‌اند برای به سخره گرفتن انسانی بزرگ. و خواستم بگویم که با بی‌دینی و وقاحتی که شما دارید حتی به واقع چادر پوشیدن هم جایز است از خوف نامردمی شما. ۲. اشاره دیگر من به عدم کفایت استدلال مرسوم در تأیید حجاب بوده است. این که گفته می‌شود حجاب برای مصونیت است از چشم‌های بدگمان، که اگر این گونه باشد در محل‌های دیگر هم می‌بایست اجرا توانستن کرد. من جمله موضوع یاد شده. کم نیستند پسرانی که قربانی هرزگی دیگرانی شده‌اند. آیا اسلامی که اینان از آن می‌گویند راهی دارد برای پیشگیری از این گونه فجایع؟ آیا دستورالعمل اسلام حکومتی ما قابل تعمیم است یا طبق معمول استثنا و تبصره و … بر می‌دارد و همواره به جای عقل خودمان بایستی محتاج فتواهای عالمان بی‌خبر باشیم؟ ۳. لازم به یادآوری است برخلاف اشاره مضحک و بی‌ربط آقای احمدی نژاد به این که ما هم‌جنس باز نداریم، باید گفت که داریم. بیخ گوشمان هم داریم. در میان مدعیان دین‌مان هم داریم. این ناهنجاری مجهول در سطح جامعه به نحوی پنهان شده، اما در زندان‌هایمان بیداد می‌کند. به خبرهایی که از تجاوز زندان‌بانان و بازجویان به متهمان می‌کنند تا افراد شروری که خود زندانی هستند و به ضعیف‌ترها روا می‌دارند رجوع کنید. ۴. و نکته آخر این که عزیزی فرموده‌اند حیف… بله. حیف. حیف که مملکت اسلامی ما هم به این درد دچار است و اسلام حکومتی یا حکومت اسلامی درمانی غیر از اختفا و خود را به کوچه‌ی علی چپ زدن برای آن ندارد. حیف که اسلام مترقی مهجور است و اسلام متهجر رو به ترقی. اسلامی که برای بی‌اخلاقی‌های این زمانه نسخه‌ای ندارد. اسلامی که برای مکارم اخلاق آمده بود و اکنون دست و پا بسته است. حیف که آن چه می‌گوییم خودمان هم نمی‌توانیم از آن دفاع کنیم(اشاره به استدلال فوق در مورد لزوم حجاب). حیف که برای نقد تابوها راهی جز طنز آن هم از نوع بهلولی‌اش(دیوانه‌وار) برای‌مان نگذاشته‌اند. ۵. و اما عزیزترینم گفته است برابری را به مردستیزی رسانده‌ام در این یادداشت. پرسشی دارم و آن این که آخر عزیز دل، کجای این نوشته چنین چیزی دیدی یا این حرفی است برآمده از پیش‌زمینه‌های دیگری که باید بدانم؟ آیا این که گفته‌ام مردان جهت حفاظت خودشان از آسیب‌های اجتماعی به سان زنان از خود محافظت کنند، برابر با مردستیزی است؟ آیا پیشنهاد حجاب داشتن(که صد البته کنایه‌ای معکوس است نه راه‌حل واقعی) ستیز است یا به سان زنان بودن به مردانگی بر می‌خورد؟ کدام یک است و چگونه است که بر زنان رواست و بر مردان ستیز؟

سرانجام این که طلب مغفرت می‌نمایم از درگاه خداوند از هر گونه توهین و بی‌اخلاقی و قصور. که خداوند بسی مهربان است و می‌داند آن چه که باید.

یک دیدگاه دربارهٔ «استفتائات۲»

  1. قریب به این مضامین

    در ایام فتنه همچون بچه شتر باش که نه از تو بتوانند شیری دوشند و نه بر تو باری نهند.

    (خود را از دست ندهیم بی هیچ بهده ای.)

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.